برای تمام زن های جهان پیش می آید که گاهی به طرز رسواکننده ای زیباتر می شوند. به جای راه رفتن در هوا می لغزند. نرم ترند. لبخند مرموزی روی لب هاشان است. غافل که می شوی ازشان، پنهان می شوند به گوشه ای دنج. دم پنجره ای. لب تخت خوابی. میز آشپزخانه ای. بالاخره جایی را پیدا می کنند و می نشینند. خیره می شوند به تصویری، منظره ای با همان لبخند عجیب و فرسخ ها دورند از جایی که واقعا نشسته اند. تنشان انگار با جهان در صلح و صفایی ابدی است. زیبایی غریبشان است که رسوا می کندشان و می فهمی که حال خوشی دارند یا داشتند. ساکت ترند. پوست گردن و بناگوششان خوشرنگ تر است. می درخشند. برای تمام زن های جهان پیش می آید
چه قشنگ گفتی
پاسخحذف