۲۲ آذر ۱۳۸۸

خارت‌خارت‌کنان کاهوی خیس خورانیم ما

من حرفی ندارم واقعن. فقط خواستم خاطرنشان کنم که امروز وجود داشتم. کمی معاشرت‌های دم در سفارت‌بیس کردم(حالا یکی هم باید حوصله کند بنویسد که برای خودش ژانر است کاملن). دوست قدیمی دیدم. با هم حرف مزخرف زدیم و این‌جوری‌ست که فرهنگ‌هایی در دنیا وجود دارند که آدم از سال هشتاد و چهار اگر ندیده باشدشان، باز وقتی می‌بیند، دلش می‌خواهد وسط خیابان بغلشان کند بس که همان شکلی‌اند که بودند. گیرم موهای فرفری آشفته‌شان کمی آقاتر و مودب‌تر شده. گیرم خسته به‌نظر می‌رسند. گیرم ما توی سلف نیستیم که چای بخوریم و چرت و پرت بگوییم و کارمان در جهان هستی فقط همان باشد. بعد آدم احساس صمیمیت کند، اصلن هیچ‌وقت هم معلوم نشود کجای کار درست بوده که وقتی بعد از چهار سال طرف را می‌بینی انگار دیروز هم را دیدید و از بقیه‌ش شروع کنید به حرف زدن.

بعد کمی خودم را غافلگیر کردم. کمی مرا غافلگیر کرد. بعد حتی زمین خوردم و برای خودم ساقی کبود و بنفش و سبز به ارمغان آوردم و هارهار تنهایی خندیدم. بعد حتی نرسیدم به ناهار کوفته دلمه خورشتی اراذل. بعد حتی امتحان دادم. بعد حتی با کسی به ترک دیوار خندیدیم. بعدتر که الان است خارت‌خارت کاهو خوردم. از این‌ها که شکل کلم است اما مزه‌ی کاهو می‌دهد آچغالی. بعد با خودم فکر کردم خیلی خوب نیست که من زنده‌ام الان؟ واقعن خیلی جالب نیست؟

دست‌هام خیس از کاهوست. می‌مالم به پیژامه‌ی صورتی تنبل نرمالویم. تایپ می‌کنم که خارت‌خارت‌کنان کاهوی خیس خورانیم ما...

۴ نظر:

  1. vaxti ke adam harfi nadarad vaghean..!! :-)

    پاسخحذف
  2. rasti ye ketabi hast be esme : man ke harfi nadaram: alberto moravia , reza gheysariye (ketabe xorshid). age naxundin towsie mishavad! ;)

    پاسخحذف
  3. chera jaye KH mizani X? man kolli fek kardam ta fahmidam :D hoodoode 5 sanie gir kardam :P
    چيزه، اينا چيه كه مزه كاهو ميده ولي شبيه كلمه؟

    پاسخحذف
  4. سلام ای پیژامۀ صورتی تنبل نرمالو! من اولین باره که به این وبلاگ سر میزنم و الان دارم نوشته هات رو به صورت عقبگرد میخونم و می چسبه
    ;-)

    پاسخحذف