۱۶ تیر ۱۳۸۶

یک. قبل از تاریکی مطلق شب ، نور آبی عجیبی همه جا رو می پوشونه ... اگر فیلم درخت گلابی مهرجویی رو دیده باشید ، صحنه هایی وجود داره که در این نور گرفته شده وبه گمان من از بهترین صحنه های فیلمه ... نه تاریکه نه روشن ... لحظه ی شک ... و درست لحظه ایه که روز می ره و تاریکی ، جهان هستی رو می بلعه ... لحظه ای که باید غنیمت شمرد ... چون از کف می ره ... شاید عمر نور آبی در یک شبانه روز، بیست دقیقه بیشتر نباشه ...
دو. دیروز، همین موقع ها (مورد مشروح در شماره ی یک ! ) بود که روی تراس رو به درخت هلو و گیلاس و گلابی ولو شدیم ... آفتاب پایین می رفت ... گیلاس های سرخ لابلای سبزی نورس برگ ها دلبری می کردن ... جهان در سکوت و سکون ... من به همه چیز و هیچ چیز فکر می کردم و ناگهان تاریک شد ... کسی چراغ تراس رو روشن کرد و ما روانه ی شنبه شدیم ...
سه. اگر کتابی نوشته بشه با عنوان " درباره ی با هم بودن" ، شاید بیش از هر چیز درباره ی با هم نبودن باشه.
چهار.موهام رو راه راه کردم ... بعضی وقت ها قهوهای، بعضی وقت ها قهوهای تر! جدید شدم اما جدید شدن هم کمکی نکرد که جدیدیتی در دلم احساس کنم.
پنج. نوشتم جدیدیت ، یاد یه استاد مبانی مون افتادم که تکه کلامش "چیزیت اشیا !" بود و به همه چیز "یت" اضافه می کرد ، وقتی سر کلاس دیگه ای هم بود ، یهو احساساتی می شد و می گفت:" چیزیت اشیا فلان و بهمان است ..." ما تو این کلاس می مردیم از خنده ... شایع بود که حتی گفته "گردیت دایره !" حالا خدا می دونه راست بود یا نه !
شش. کاش اینقدرعاشق پیدا کردن متهم در ناکامی هامون نبودیم ... کاش از این بازی من مظلومم ، تو ظالمی دست برمی داشتیم ... من از این کلیشه ی کهنه نفهمیده شدن توسط مردهامون که بیرقش کردیم ، خسته شدم.
هفت. 07.07.07
هشت. خودتون با زهدان می نویسید!! (قضیه ی این جمله ، حکایت عربیه که می خواست از همسایه شلنگ امانت بگیره و با خودش فکر کرد که اگر گفتم شلنگ بده گفت شلنگ سوراخه چی؟ اگر گفت شلنگ کوتاهه چی ؟ اگر گفت به عرب شلنگ نمی دیم چی؟ اگر... اگر ... و همسایه تا در رو باز کرد ، گفت شلنگت مال خودت ، عرب خر هم خودتی !) اون جمله ای که اول شماره ی هشت گفتم مثل همین بود ! آخه داشتم در فلان سایت مطلبی می خوندم ، نوشته بود تمام زن ها با زهدانشون می نویسن ! البته در سطور بعد بی تعارف سر و تن گوینده ی جمله ی فوق شسته شده بود ! ولی به هر حال اون جمله نوشته شده بود.
نه. این پست نه توسط من ، که احتمالا توسط کسی که در خواب نرم و نولوکی نیست منتشر می شه !

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر