آدمها دو دسته هستند: یک دسته آنهایی هستند که وقتی میگویی
روز و شب عربده با خلق خدا نتوان کرد، میگویند اوهوم. یک دسته آنهایی هستند که
وقتی میگویی روز و شب عربده با خلق خدا نتوان کرد، میپرسند چرا خب؟
آدم دستهی دوم مایل به عربدهی فعال است و این توی شعر هم
آمده که این کار را نمیتوان روز و شب کرد و شعر هم که خیلی آیات الهی است. اگر از دسته اول هستید از دستهی دوم برحذر
باشید. دستهی اول باید با هم بازی کنند، دستهی دوم با هم. اگر شما از دستهی اول
باشید بروید با دستهی دوم بازی کنید، در آن صورت است که شما هم خودبهخود جز دسته
دوم میشوید و آدم باید اگر یک اعتقادی دارد، حواسش باشد، اشتباهی غضنفر نشود که
همتیمیها مجبور شوند مارادونا را ول کنند، غضنفر را بگیرند.
خیلی سریع آدم یک جای اشتباهی قرار میگیرد و دوزاریش وقتی میافتد
که دارد عربده میکشد که باباجان نظر من این است که روز و شب عربده با خلق خدا
نتوان کرد. عربده نکن. قشنگ سرت را بنداز پایین، برو همانجایی که جلوی خونهی
خودتان است، بازی کن. آفرین.
اگر هم با خواندن این متن یک میل حرصی در شما رشد کرده که
بگویید بستگی دارد سر چی و سر بعضی چیزها باید عربده کرد و آخه این شد قانون و اینها،
شما پتانسیل دستهی دوم را دارید. بروید دنبال عشقتان. عربده کنید. بلند. رسا.
من هم نمیدانم جز کدام دسته هستم. اغلب جز اوهوم هستم اما
چندباری هم مچ خودم را گرفتم که دارم عربده میزنم که عربده نزن بابا. عربده نزن. خیلی
خجالتآور. خیلی غضنفرم من.
آدمها دو دسته نیستند.
حالا که دو دسته نیستند، پس کل توصبههای متن رو بیخیال :)
پاسخحذفپات چی شد؟
پاسخحذف