داشتم یک متنی دربارهی سینمای آوونگارد دههی شصت
میخواندم، بعد در توصیف وارهول دربارهی ساختن یک نوعی از فیلم یک اصطلاح بامزهای
به کار برده بود که ترجمهش میشود: "جانی دیر بیا." میگفت که وارهول
در مقایسه با جک اسمیت و کنث انگر و غیره خیلی "جانی دیر بیا" بود یعنی
دیر پرداخت به این سبک زندگی همه درهمبرهمی و دربارهی همجنسگرایی و غیره، دیر
فیلم ساخت اما ساخت.
بعد من گیر کردم سر "جانی دیر بیا". خیلی
اصطلاح بامزهایست. دربارهی آدمهاییست که دیر شروع یا شرکت میکنند در یک
ماجرایی. تازه میشود جمعش هم بست که این" جانی دیربیاها" فلان جورند.
اصطلاح معادلش توی فارسی یادم نیامد. داریم همچین
مضمونی؟
چیزی که یادم آمد اما واقعن این نیست، آن خرهست
که توی باغوحش فردای هر روزی که زرافه جک میگفت میخندید چون تازه دوزاریش
افتاده بود فرداش اما این، آن نیست. تازه به این مختصری هم نیست. کلی باید قصه
تعریف کنی تا طرف بفهمد منظورت چیست. اما من جانی دیربیا را خواندم با اینکه اصطلاح
را از قبل نمیشناختم، فوری گرفتم چیه. منتها همهش فکر میکنم فارسیش هم هست و
من بلد نیستم.
کسی بلده؟
۱۵ نظر:
فکرکنم همون تازه به دوران رسیده است. اربن دیکشنری میگه
A newcomer to success; being new to wealth, and having relatively little culture, he spends it without caution or prudence, often with a penchant for the very modern or fashionable. Essentially he begins to do all the things he thinks a wealthy person ought to do, and in the process draws a lot of attention to himself.
دود از کنده بلند میشه؟
مثلن یه جورایی میشه جانی دیر بیا دیگه
سلام
من فکر میکنم دیر و زود داره اما سوخت و سوز نه معادلش باشه!
اگه منظور کسیه که همیشه تاخیر داره، ما خوابسنگین و خالهپسفردا میگیم به این آدم. ولی فکر کنم اینی که تو میگی کسی باشه که مثلن از مُد روز عقبه و با تاخیر بهش میرسه.
تازه وارد
از قافله عقب؟
از قافله عقب؟
"کجا بودی تا حالا"
دِموده؟
البته دقیقن نه،کمی شاید
بله به وضوح. جالبه برام که اینهمه کامنت داشتی، هیچکس اینو نگفته. و جالبه که من سالهاست (4؟ 5؟ 7؟) دارم وبلاگت رو میخونم اما هرگز کامنت نذاشته بودم. علتش شاید این باشه که در پس ذهنم میدونستم چنین عبارتی در فارسی وجود داره، 30 ثانیه توی معزم دنبالش گشتم و وقتی پیداش کردم خیلی کیف کردم، گفتم کیفام رو شریک بشم:
حسنی به مکتب نمیرفت، وقتی میرفت جمعه میرفت
اون سریاله رو یادت می یاد تو بچگیمون که اکبر عبدی بازی می کرد و هی می گفت بازم مدرسم دیر شد حالا چکار کنم؟ به نظرم این اکبر عبدی یه جورایی جانی دیر بیا بوده اونجا. یا شایدم مصداق همون شعر شهریار که میگه آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا... شاید اون خانم محترمی هم که دستشویی کرده تو زندگی استاد شهریار یه جورایی جانی دیر بیا بوده... !
وقتی بچه بودیم یه سریالی نشون میداد که اکبر عبدی توش بازی می کرد و هی می گفت بازم مدرسم دیر شد حالا چکار کنم... فکر کنم اکبر عبدی تو اون سریال یه جورایی جانی دیر بیا بوده. یا همین شعر استاد شهریار که می گه آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا، شاید این خانمه که... کرده تو زندگی استاد شهریار مصداق همین جانی دیر بیا بوده باشه
شایدم همون "دوزاری اش کجه"باشد.
مثل منکه امروز اومدم برای پست 15 اکتبر دارم کامنت می ذارم.:)
دقیقه نودی!
یا مثلا:
دیر آمده اما شیر آمده
دقیقه نودی!
در موردِ اندی وارهول:
دیر آمده اما شیر آمده
ارسال یک نظر