۲۵ دی ۱۳۸۷

از میان مکالمه های من و یک دود

*

من: خسته م. نخوابیدم. کم خوابیدم. غر غر غر. هاپ هاپ هاپ.

دود: تو دود زحمت کشی هستی.

من: زحمت کش مثل رفتگرها؟

دود: نه زحمت کش مثل استیو جابز!

*

من: خوابم میاد. خیلی نامردی که من باید برم سر کار.

دود: برو کار می کن مگو چیست کار!

*

من: دلم تنگ شده براش.

دود: ئه مگه دل تو هم تنگ می شه؟

*

دود: خب اون یک جوری راه می رفت. خیلی خوب. خیلی خوب.

من: هیه

*

دود: اینو گوش کن... خیلی خوبه. ممم ... نه می گم الان گوش نکنیم. باید ساکت باشیم که گوش کنیم.

من:

دود: نه الان حرف بزنیم.

من:

(کماکان تو جو، کماکان ساکت)

دود:

*

دود: چه خبر؟

من: هیچی. دوشنبه تا حالا.

دود:

من: تو چه خبر؟

دود. منم هیچی.

*

دود: کار داری؟

من: آره. همون یلو و اینا.

دود: الان خستگی همراه با رضایت داری؟

من: اوهوم.

دود: می خوای من حوادث روزمره برات تعریف کنم، تو کار کنی؟

من: اوهوم.

*

من: اون دختر قوی ئه ی باشگاهو برات گفتم؟

دود: نــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه!

من: وای!

دود: بگو.

دود: بگو.

دود: بگو.

من: یعنی قویه ها! بصریه. بعدن می گم!

*

دود: ... بعد فک کن اتاقش توی یک خوابگاه مختلط بغل اتاق گی هاست! :))

من: =))

*

دود: الان خستگی همراه با رضایت داری؟

من: (من خوابالو) نه.

*

من: گشنمه.

دود: منم گشنمه.

*

من: قاطی پاتی کردم فایل اریجینالمو. فونتاشو. اوهو اوهو.

دود: چی شده؟

من: همه رو کرو کردم. اوهو اوهو.

دود: خب خونسرد باش حالا.

دود: اولین راه حلی که به ذهنت می رسه چیه؟

من: از اول همه رو درست کنم!

من: دود فلشم...

دود: توی خود لامصبشه؟

(من می گردم)

من: توی خود لامصبشـــــــــــــــــــه.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

خسته نباشيد خانم منصف
اميدوارم دوريها و دلتنگيهاتون تمام بشه
چقدر خوب ، كه كسي هست واسش دلتنگ بشيد