۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۳

تنکس تو اکدمی
آقا چیزه، ما بُردیم.
مرسی لنا. مرسی گروهان منصفانه. مرسی گلابیا. از تک‌تکتون ممنونم. خیلی خوش گذشت باهاتون. مرسی که حوصله کردید، مرسی که هر روز رای دادید.
مرسی که بودید و هستید. (نگارنده احساساتی می‌شود) من گاهی یادم می‌رود چه آدم‌های مهربان و محکمی دور و برم دارم.
مرسی یادم آوردید که هستید. دوری یک توهمی از تک‌افتادگی به آدم می‌دهد. حواست که نباشد، به همه‌جا سرایت می‌کند. برای من بهترین بخشش دیدن دوباره‌ی آدم‌های قدیمی‌م بود که هستند کنارم. هر چند ساکت. 
بعد هم به قول رایمن حالا می‌توانم با خیال راحت برگردم به وبلاگ‌ننوشتن‌م.
نه.
یک حالتی دارد وبلاگ نوشتن برای من که وقتی موتورش روشن می‌شود، همه‌چیزهایی که برایم اتفاق می‌افتد به صورت تئوری پست وبلاگ است. خیلی هم حالت ناخوشایندی برای اطرافیان نزدیکم است اما چه کنم؟ این حالت را دوباره دارم. شاید شور این جریان است. نمی‌دانم. به هر حال موتورم روشن شده. 
سر ناهار قلی گفت لاله تو از من می‌نویسی، مثلن چی می‌نویسی؟
 گفتم ها؟ چی؟ من؟ ها؟

۱۲ نظر:

لیلی گفت...

آقا چیزه، مبارکه!!!!!!!!

sor گفت...

:)) خوش گذشت ولی. بازم نامزد شو به نظرم.

پریسا گفت...

مبارکه

ناشناس گفت...

buy valium online illegal cost valium cvs - buy valium prescription free

سمیرا گفت...

مبارکا باشه! لطفا پس از انتخابات رأی دهندگان را فراموش نکنید!

سمیرا گفت...

مبارکا باشه! لطفا پس از انتخابات رأی دهندگان را فراموش نکنید!

سمیرا گفت...

مبارکا باشه! لطفا پس از انتخابات رأی دهندگان را فراموش نکنید!

سمیرا گفت...

مبارکا باشه! لطفا پس از انتخابات رأی دهندگان را فراموش نکنید!

ناردین گفت...

مبارکه. باز خوبه یه انگیزه برای روشن شدن موتور برای نوشتن در همین وبلاگ برات روشن شده! برا من بعد یک سال به دور از وبلاگ قدیمیم روشن شد اونم با هندل و به دور از تمام دوستان قدیمیم!!! اونا اون ور هی گفتن بنویس! هی من نخواستم تا اینکه وقتی موتورم روشن شد که دیر شده بود و مجبور شدم زندگی ای نویی رو در جایی نو بسازم. خوشحال میشم به منم سر بزنی. (اسمایلی کامنتای قدیمی که منم آپمو به منم سر بزن :)) )‏

ناشناس گفت...

مبارکه :)

ناشناس گفت...

مبارکه

رزیتا گفت...

لاله جان خوشحالم که برنده شدی . امیدوارم همین طور تند تند بنویسی و ما مسرور از خواندنت .