۲۲ تیر ۱۳۹۳

اینتگراسیون، پنج ممیز یک یا مرحمت فرموده ما را مس کنید

کامنت و ایمیل بی‌ربط گرفتم این‌جا درباره‌ی چیزهایی که درباره‌ی اینتگراسیون نوشتم، فکر کنم باید دوباره توضیح واضحات را تکرار کنم درباره‌ی این مجموعه‌ی نوشته‌ها. 
من هیچ رسالتی به دوش خودم نمی‌بینم که نوشته‌هام به‌درد جمع زیادی از آدم‌ها بخورد. یک تجربه‌هایی کردم، خواستم در این تجارب، آدم‌هایی که این‌جا را می‌خوانند، سهیم کنم و در عین حال تمرین نوشتن باشد.
مثل تمام پست‌های دیگری که توی این وبلاگ نوشته شده، این نوشته‌ها هم تجربه‌ی شخصی من است. نه حکم قرآن است نه من ادعا می‌کنم که مقاله‌ی علمی‌ست نه جهان‌شمول است نه لزومن قرار است توی زندگی شما هم جواب بدهد. 
برنامه‌ی من نیست که بنشینم این‌جا کسی را نصیحت کنم که چه‌کار کند بهتر است. برنامه‌ی من نیست که مددکار اجتماعی باشم برای مهاجرها. نه وکیل مهاجرتم، نه امام جمعه‌ام، نه فکر می‌کنم که سمبل چیزی هستم، نه به کسی بدهکارم نه طلب‌کارم از کسی. خودم را نماینده‌ی آدم‌های مهاجر نمی‌بینم. ابدن. 
 وبلاگ‌نویسی سرگرمی من است. سرگرمی. کاری‌ست که وقتی تمام کارهای اجباری زندگی‌م را انجام دادم، سراغش می‌روم.
هر و همه از دهنم گاهی غلط درآمده اما من واضح و رسا اعلام می‌کنم من وظیفه‌ی نمایندگی هیچ گروهی را به دوشم نگرفتم و نمی‌گیرم. 
نشر شخصی‌ست. 
از شانس من یک آدم‌هایی هستند خودشان را با این تجربه‌ها نزدیک احساس می‌کنند. خواندند، حال کردند. شما به بزرگی خودتان ببخشید. ببخشید که ما از اول، بیست سال نیست که مهاجر بوده‌ایم.
من نه مریدی دارم، نه گروهی، نه چیزی. یک آدم معمولی‌ام که یک وبلاگ معمولی می‌نویسد. شما هم که خیلی باسوادید، ببخشید که به سوادتان توهین شد با بی‌سوادی من. خیلی ببخشید که من تازه به دوران رسیده هستم و شما خیلی کهنه و قدیمی هستید و قبضه‌ی زبان و مهاجرت و زندگی مال شما بوده و من به عرصه‌ی شما اهانت کردم. ممنون که نگرانید که من بی‌سواد بمانم. من هم کمی نگرانم که با یک دایناسور طرفم. 
بله. گفتم دایناسور. 
نه. من شما را دوست خودم نمی‌دانم.
بله. حالا بهترم.

پ.ن 
از تذکرهای دیکته ممنونم. شما به خودتان نگیرید. فارسی کم می‌خوانم و می‌نویسم، دیکته‌ام ضعیف شده است.

۸ نظر:

Unknown گفت...

Kheily kheily khub mikoni minevisi aziz. Hatman edame bede

ناشناس گفت...

ممنون از نوشته هات درباره اينتگراسيون. مطمئنم خيليا مث من استفاده مى كنن. لطفن ادامه بده. هركيم به دردش نمى خوره نخونه خوب، مگه زوره؟ والا

شیرین گفت...

لاله جان اینا رو ولشون کن، نوشته هات خیلی هم عالی و مفید بود، من که لذت بردم و کلی از تجربه هات استفاده کردم، آدم که نباید همه چیز رو خودش هم امتحان کنه
بعضی ها هم ذره بین گرفتن و میگردن توی وبلاگ ها که ایراد بگیرن، حالا بپرسی خودت چه میکنی؟ دقیقاَ هیچی، فقط شرلوک هولمز وبلاگ هاست و ایراد بگیر دیگران

س گفت...

یکی از نگرانی‌هام بعد برنده شدنت این بود که مثل قزل‌آلا! آماج حمله شی :)
محل نذار لطفا. بنویس.

ناشناس گفت...

هر کاری که می‌کنی، از هر روشی که خودت می‌دونی درسته، اوکی. اما خواهش می‌کنم نوشتن و خصوصاً نوشتن اینتگراسیون رو استاپ نکن.

مانی ب. گفت...

سلام
به نظر من واگذاری این تجربیات یه کار ارزشمنده که می‌تونه واقعا برا خیلی‌ها مفید باشه. لطفا ادامه بدید

Lena گفت...

دایناسور رو عالی نوشتی
:D
ضمنن سوالم از معترضین اینه که چرا!!!؟؟

Unknown گفت...

چقدر خوب بود اگه یاد میگیرفتیم خیلی وقتها نظر ندیم! مقایسه نکنیم. ببینیم. بخونیم. گوش بدیم...این قوه نظردهی رو تعطیل کنیم گاهی وقتها.