۱۰ شهریور ۱۳۸۷

وای من عاشق روزهایی هستم که سوپی سمنان نیست. از صبح که بیدار می شود من می خندم تا شب. آن قدر مزخرف می گوید. آن قدر مزخرف تماشا می کند. آن قدر کانال عوض می کند که خدا می داند. ترم تابستانیش هم تمام شده. افتضاح حسابی هم به بار آورده قربانش بروم. الان تفریح جدیدش این است که سریال جویی را تماشا می کند. بعد چنان بامزه پرانی می کند و چنان از شوخی های جویی از خنده ریسه می رود که من هم می روم آن جا تا از غش غش هاش خنده م بگیرد. بعد ما یک شوخی با هم داریم از خیلی قبل ترها. (ببخشیدا! دیگه به چشم برادری) یکی مان می گوید: شات د فاک آپ. آن یکی جواب می دهد یو فاک د شات آپ! (ببخشیدا) بعد امروز صبح بهش غر زدم که برود برایم بنزین بزند و بنزینمان تمام شده باید آزاد بزند، بهش می گویم بنزین می زنی خودت هم پولش را می دهی! می گوید شات د فاک آپ . من همین طور که پشتم بهش است و می آیم توی اتاقم می گویم: هه! فاک د شات آپ. بعد می بینم پریده من را بغل می کند می برد هوا و می گوید وای! من باید یه دوس دختر مثه تو پیدا کنم! هی هی هی! ها ها ها! باید بشه که من بهش بگم شات د فلان و او هم بلد باشه جواب بده که فلان د شات آپ! من هم می گویم آره جویی! منم یک دانه دوس پسر هیجانی مثه تو گاهی لازم دارم! و می رود که بنزین بزند! آخ خدا! برادر کوچک تر یک نعمتی است. حتی موزیک هایی که گوش می دهد چنان با آدم فرق دارد که کلی ذائقه آدم هیجان زده می شود. بعد همین طور که نشستی یکی بغلت می کند می برد هوا و دم در دستشویی می گذاردت زمین. می گوید حالا پیاده برگرد! هار هار هار! بعد تو هم که بد اخلاق نمی شوی! هار هار می خندی. برمی گردی اتاقت! بعد همین طور که نشستی در سکوت اتاقت کاری را با تمام دقت انجام می دهی یکی می آید چنان پخی می کند و چنان جیغی می کشی که اهل خانه می ریزند ببینند چی شد! و همانا برادر کوچک تر یک مرض است! یک مرض بامزه خنده دار که بنده دوست می دارمش! آف د شاک فاپ است اصلا

۲ نظر:

me گفت...

kheiliiiiiiii pas fetratin ,joftetoon baham,hasooodim shod :D

zoOoey گفت...

تو یه ماشین بلاگ نویسی ِ قشنگی ! ـ

:O