۲۰ آبان ۱۳۸۷

پاره ای توضیحات شاندرمنانه- هلو سر!- !

من عصبانی شده بودم. زیاد. یعنی می دانید آدم را عصبانی می کنند دیگر. کاسه ی صبر و غیره.
ماجرا داشت و من به هر حال نمی خواهم ماجرایش را تعریف کنم. مهم نیست. شما هم فکر کنید یک چیز عصبانی کننده ی گذرا بود. گمانم همین کافی است.
بعد آن پست پایینی را نوشتم. بعد پابلیش کردم. بعد دوست همیشه در صحنه ام گفت لالا سرچی حالا این قدر گرد و خاک کردی!؟ من گفتم وا! گرد و خاک کجا بود!؟ لحن من خیلی هم خوب بود و است و خواهد بود! هاپ هاپ هاپ!
بعد گذشت...
دیدم حالت خوب و مناسب "مهم نیست! به منطقه استراتژیک درک!" سراغم آمد. بعد دوباره پستم را خواندم و دیدم که به به چه گرد و خاکی خب! بچه راست گفت! بعد دو سه تا ایمیل گرفتم با همان محتوای سرچی؟ و بعد یک عدد آقای محترمی آن پایین من را مشت نمونه خروار ایران کرد و گفت تا وقتی من نوعی هست، ایران همین است که هست!- البته من واقعا استدلالش را نفهمیدم. حتما یک نکته ای در ذهنش بود که روی هوش مخاطب حساب کرد برای یافتن قرینه معنایی که متاسفانه مخاطب مورد نظر فاقد آن هوش بود!- و من غصه م شد و دیدم که عجب هوا پس شده! ما به یکی دیگر زدیم و ملت، همه به خودشان گرفتند و سوژه باز هم با شادمانی دارد از شدت صمیمیت با من می میرد! با توام! ابله!! بعله. عذر می خواهم از شما!
بعد خواهر برگ بیدم آمد گفت چرا تندی می کنی!؟ تلخی نکند شیرین ذقنم! یک توضیحی بنویس بتپان بالای آن پستت. مردم را می رنجانی! مردم خاصی البته مد نظرش بود!
به هر حال این مقدمه ها را چیدم که بگویم من عذر خواهی می کنم. باید می نوشتم که آن پست مخاطب خاص داشت. شما مجازی ها که هیچ به خودتان نگیرید چون شخص حقیقی است. شما حقیقی ها هم راست و پوست کنده بیایید از خودم بپرسید من را می گویی؟ اگر گفتم نه خره! که درست شد رفت پی کارش! اگر دیدید یک هفته شد جواب ندادم بدانید خود خرتان هستید.- اسمایلی بچه ی بی تربیتی که از رو نرفته پلاس دی!-

پ.ن

یک. ووی امتحان دارم.
دو. من روزهایم را می گذرانم.
این می گذارنم را باید صدبار با فونت تاهما نوشت.
می گذرانم خود خود خود روزمرگی تاهمایانه است.
سه. ووی امتحان دارم.

۴ نظر:

Unknown گفت...

باز سلام!
اين يكي رو مجبور شدم بذارم .
اولاً كار خيلي خوبي بود پاره از توضيحاتت، هر چند بازم بو داشت اما از اينجور چيزا امروز زياد نميشه ديد.
اتفاقاً تو اصلاٌ نمونه خروار نيستي ، از همون مشتي هستي كه نمونه خروار نيست. ميدوني چرا ؟ من با ساجست گوگل اومدم اينجا، اين يعني تو كارت درسته،تحصيلكرده اي، خوب مينويسي، دوستاي خوبي داري و الباقي ... اما اين نحوه صحبت كردنت كه خودتم قبول داري به گرد و خاك كردن بيشتر شبيه بوده، از كسي كه دانشجو هنره،دست به نوشتنش خوبه، كلي ويزيتور داره بلاگش و از همه مهمتر گوگل ساجستش ميكنه، خيلي خيلي بيشتر انتظار ميره.اگر ميگم تا وقتي تو اينجوري هستي وضعيت ايران هم همينه واسه اين چيزاست وگرنه كه تو اتفاقاً از هوش بالايي هم رنج ميبري.
در كل اگر باعث رنجش خاطرت شدم، اين به اون در

ناشناس گفت...

سلام
وبلاگ خوبي داري.نثرت هم خيلي با نمكه.سارا پريشب منو نشونده بود و داشت پست قبلي را برام مي خوند و تفسير مي كرد.آنقدر تعريف كرد كه نگو.شما را گذاشتم توي ليست لينكدونيم.

ناشناس گفت...

میگم که بیتره زیاد گندش نکیم بابا. وقتی میخوندم اون محیط خاله زنکی و یخی که مدت هاس -از دوره دانشجوییم تو ایران تا حالا- ندیده بودم یادم افتاد. این چیزا انقد مهمن یا میشه با یه بی محلی به کارمون برسیم؟ به چیزایی که دوست داریم برسیم؟ به چیزایی که ازش لذت میبریم...فکر نکنم انقد مهم باشن. پست بعدیت یه چیز باحال باشه وگرنه دیکه نمیاما:D

گلمریم گفت...

اتفاقا پست قبلیت خدا بود لالا جان. اگه نگفتم به خاطر این بود که کلا نمی تونم برات کامنت بذارم که. بس که این مادر مرده قر و قمزه داره. حالا بابای کامنت دونیت نیاد خر منو بگیره مجبور شم عذرخواهی کنم؟