۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۸

She had a bad day…

خب می دانید من یک کشف هایی هم کرده ام. مثلن این که وقتی آدم تنها است مثل وقتی نیست که خیلی چیزهای دیگر است. مثلن وقتی آدم دوصد شیش دارد، توی خیابان هی دوصد شیش می بیند. هی می بیند همه ماشینشان همان است. توی ترافیک می بینی دور و برت پر است از ماشین تو. به ویژه وقتی آدم خیلی ثروتمندی نیستی، همیشه کسانی پیدا می شوند که ماشینشان مثل تو باشد یا مثلن وقتی پژوهش هنر خواندی با سه هزار و میلیون نفر آشنا می شوی که همه شان همان را می خوانند یا خواندند یا خواهند خواند یا وقتی همه ستاره می پوشی، همه را می بینی که همه ستاره می پوشند. یعنی به طرز اسف باری همه ی آدم هایی را می بینی که مثل تواند در داشتن چیزی. تا این جا را داشتید؟

خب وقتی تنهایید، اصلن این قاعده حاکم نیست. هیچ بنی بشر تنهایی نمی بینید. خیلی ستم گرانه است. همه خیلی دوتایی هستند. حتی دیده شده یک مهمانی دعوت نشدی، چون تنها تنهای جمع می شدی اگر می رفتی. بعد حتی روی پل هوایی داری برای خودت می آیی این ور خیابان که بیایی توی خانه و خیالت راحت است که تنها آدم های دوتایی پیش رویت مامان بابایت هستند، اما می بینی روی پل دو تا آدم دست در کمر هم ایستادند، نورهای ماشین ها را تماشا می کنند. تند تند یکی شان برای آن یکی چیزهایی را تعریف می کند. با خودت فکر می کنی هه! چه جای خوبی. خب گاهی و فقط گاهی این سوال برای آدم پیش می آید که چرا در داشتن این وضعیت آدم همانندی را نمی بیند؟ خب چرا؟ خب شاید من هم شب ها که آمدم خانه، دلم خواست برای یکی نق بزنم و او همه ی حق های جهان را به من بدهد. هوم؟ به من گاهی بگوید چقدر ننرم و من خودم را ننر تر بکنم تا بفهمد که ننرتر از چیزی که فکر می کند هم هستم حتی. بعد هی قربان صدقه م برود که چه ننر بامزه ای هستم. یعنی این را که می گویم یک چیز خیالی نیست ها. دیده شد بود قبلن وگرنه من این همه آدم خیالبافی نیستم. گاهی یک چیزهایی از زندگی آدم دریغ می شود. بی وقفه دریغ می شود. گاهی آدم روزهای خوبی را نمی گذراند. گاهی چیزهایی به طرز بی رحمانه ای از زندگی آدم حذف می شود. چیزهایی که در این روزهای آدم حق طبیعیش است. می دانید؟ گاهی آدم باید یک نفر را داشته باشد، که برایش بگوید روز بدی داشته.

پ.ن

[+][+]


۱۰ نظر:

laleh گفت...

چي بگه آدم بس كه تو خوبي!؟

I Used to Rock! گفت...

کلاهی دارم دقیقا مثل مال دانیل پاتر. همیشه فکر می کردم آن را به بدترین شکل ممکن دوخته اند ولی خب من دوستش دارم. اگر خط دوختش را پشت سرم بندازم زیاد هم بد نیست. اما این دانیل آ ن را به بد ترین وجه ممکن هم سرش کرده. ولی انگار بازم قشنگه. هم کلاه هم موزیک هم آن روز بد

roya گفت...

چقدر کامنت گذاشتن سخته، بس که آدم فکر می کنه چی بگه که تکراری و روتین نباشه، ولی باید برای نویسنده این پست،پستی که اینهمه نزدیک بود به حرف دلم کامنت بذارم و تشکر کنم. ممنون

Unknown گفت...

خوشم نمیاد کسی بم بگه ننرم و من خودمو ننرتر بکنم تا بفهمه که ننرتر از چیزی که فکر می کنه هم هستم حتی. بعد قربون صدقه م بره چه ننربامزه ای ام

ولی بقیه اش رو خیلی واقعی و حقیقی و عینی قبول دارم
البته اگه نخوای تو داشتن این احساس ها تنها باشی
بلکه هم بخوای تنها باشی و آدمای دیگه ای دارای این حس رو هم ببینی شاید


گاهی آدم باید یک نفر را داشته باشد، که برایش بگوید روز بدی داشته

از این جمله بیش تر از همه ی جمله های دیگه اش خوشم اومد

سین گفت...

باز خوبه رو نت يكي مثل خودمون رو ديديم

شیما گفت...

این اما بدتره،ببین:
خارجی،غروب یکی از همین روزای بیقرار که گاهی از صبح صبحش می خواد بباره،در راه خانه:بهش زنگ می زند:دلم گرفته،بی قرارم،روزه خوبی نداشتم،به زبون بی زبونی ها!...می گوید:تو چرا اینطوری هستی؟یه روز خوشحالی یه روز غمگینی ...می گه:خب آخه آدمم مثل همه آدمای دیگه.ممکنه یه روز خوچحال باشم.یه روز غمگین...خارجی،در راه خانه،همان حال و هوا، درحالیکه دانه های اشکاش در قطرات باران مخفی شده و یه علامت سوال گنده روی کله اش..:!

Hattori Hanzo گفت...

"گاهی آدم باید یک نفر را داشته باشد، که برایش بگوید روز بدی داشته"

خیلی وقتا لذتی تو نداشتن همچین آدمی هست که تو داشتنش نیست

نقطه گفت...

I’M nobody! Who are you?
Are you nobody, too?
Then there’s a pair of us—don’t tell!
They’d banish us, you know.

How dreary to be somebody!
How public, like a frog
To tell your name the livelong day
To an admiring bog!
(Emily Dickinson)

noname گفت...

آن را که بدو رای خریدارم نیست . . .

vertigo گفت...

wow fogholade bod barha ye hamchin jomalati ro vase khodam to cofishop vaghti digaron 2 nafari hastano man tanha ya to khiyabon vaghti dast to dastano man tanha to taxi vaghti cheek to cheek hastano man tanha vase khodam goftam moror kardam haminha mesle hamin jomalat ama dar nahayat bar asase tajrobehaye ahmaghaneye zendegi khodam va digaran be natijeyi ke hatori hanzo gofte miresam ke bazi vaghta nadashtane kasi behtare vaghti nadarish ye dardesar va vaghti darish 100 ta