نکنید آقاجان! نکنید!
امروز یک موضوعی خیلی نظرم را ناگهان جلب کرد که چهطور رفتاری میکنم که رفتار طبیعیم نیست.
یکی از آشناهام بهم زنگ زد روی اسکایپ و من برنداشتم. نه که چون نخواهم صداش را
بشنوم. نه. چون که همچین گل شکوفا نبود روحیهم. نمیدانم جرا وقتی آدمهایی که
ایران زندگی میکنند، بهم زنگ میزنند، همه توقع دارند من گل شکوفای سرزندهی
بهاری باشم در هر موقع و حالتی از روز.
در حالی که اینطور نیست. من هم میتوانم خسته باشم، بیحوصله باشم و
غیره. بدیش به این است که اگر یکبار زنگ بزنند و تو گل شکوفای سرزندهی بهاری
نباشی، نتیجه میگیرند تو توی خارجِ خود، افسرده و دلپژمرده شدی و خارج به تو
اصلن نمیسازد.
تهران که بودم، همین آدمها خیلی معمولی بودند. میشد
بهشان بگویم امروز حال ندارم. الان اگر بگویم امروز حال ندارم، بعدن میشنوم که میگویند
لاله حالش بد است و من باهاش یک بار حرف زدم. اصلن خوب نبود. آن یک بار میشود
مصداق جهان هستی. حالا بیا و ثابت کن که بابا من ارتش سرخ چین بودم. دلم درد میکرد خب. عجب بدبختیای داریما.
بعد باید کلی جواب پس بدهی که چرا حالت خوب نیست. میبینی
آدمهای بیربط حالت را میپرسند، قکر میکنی چی شده حالا یکهویی همه یاد من
افتادند؟ گندش درمیآید که خبر منتشر شده که تو حالت خوب نیست. چون فقط یک بار
تلفن ایران را شُل جواب دادی.
از آن بدتر اینکه خیلی آدمها باهام حال احوال واقعی
نمیکنند. همهچیز الکیست. میپرسند خوبی باید بگویی خوبم و با صدای گویندهی بیجهت
سرحالِ هشت صبحِ رادیو بگویی خوبم، وگرنه عجیب است. یک سری مکالماتی توی سرشان است
و همانها را میپرسند. تو خوبی؟ دوستت خوب است؟ درست خوب است؟ هوا خوب است؟ کارت
خوب است؟ همه را هم باید بگویی بله. خیلی صمیمیبازی دربیاورند، میپرسند چقدر از
درست مانده؟
انم میگیرد از این مکالمه. قشنگ ان. این شده که گوشی
را برنمیندارم وقتی پیشبینی چنین مکالمهای بکنم.گاهی هم خودم دلم براشان تنگ شده. نقشم را بازی میکنم خوب بلکه کمی صدایشان را بشنوم، دلتنگیم گشاد شود اما سناریو همان است همیشه.
طبیعتن این دربارهی فامیل درجه یکم و دوستان نزدیکم،
صدق نمیکند اما به محض اینکه بابا بشود عمو و مامان بشود خاله، باید این مکالمات
بیثمر حوصلهسربرِ مرگبار را با آدمها داشته باشی. نه یکبار، نه دوبار، بارها.
به قدر تمام فامیل و دوست و آشناها.
نکنید آقاجان! نکنید! (به یاد سال چهلودو و پستِ عروسی).
از مامان آدم بپرسید لاله خوب است؟ مامان آدم به شما
میگوید که خوب است.
۳ نظر:
!باز خوبه زنگ میزنن! مال ما که خیلی فرمالیته تولد به تولد
ای جان دلم....
یادم باشه این موضوع...
البته من همینور که هستم حال و حوصله ی اینوریها و اونوریها رو باهم ندارم در ۹۰ درصد مواقع
ولی وقتی یکی اونور باشه و صداش سرحال نباشه آدمیزاد هول برش میداره که این چشه... دم دست هم نیست که ببینیش و مطمئن بشی در حال مرگ نیست خب....
تقصير خودمونه.اينقدر هميشه حتي وقتي هم كه حالمون خراب خراب بوده بركشتيم كفتيم اره همه جي خوبه همه جيزارومه متوقع شدن..اكه بكي حالم بده ممكنه حتي شاكي هم بشن بكن تو هميشه ناراضي! توي ايران ناراضي بوده اونجا هم ناراضي!
ارسال یک نظر